شنبه 03 آذر 1403
EN

خبرگزاری حج و زیارت آذربایجان شرقی

مشاهده خبر

سرور آزادگان و نماد مظلومیت تشیع چگونه زیست؟

سرور آزادگان و نماد مظلومیت تشیع چگونه زیست؟
میرزا جواد ملکی تبریزی، استاد اخلاق امام خمینی (ره) درباره شرافت روز ولادت امام حسین می نویسد: این روز به سبب تولد امام حسین علیه السلام، روز بزرگی است و سالک باید به مقدار توانایی، با روزه، زیارت، دعاهای این روز و دیگر طاعت ها، ش...
سوم شعبان با ولادت امام حسین علیه السلام در سال چهارم هجری قمری روزی نورانی در تقویم عالم ساخت؛ روزی که آغازی برای نهضت حسینی بود و این نواده رسول الله و فرزند علی مرتضی پرورش یافت تا غوغایی در عالم بشریت را بر جریده تاریخ تا ابدیت ثبت نماید و حقانیت و مظلومیت دین پیامبر خاتم که چهارده معصوم پرچمدارش بودند، برای همیشه ثبت شود.

آن حضرت حدود شش سال در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مادرش حضرت زهرا علیهاالسلام بود و سپس نزدیک به سی سال دوره همراهی با پدرش امام علی علیه السلام را سپری کرد. پس از آن، در زمان امامت امام حسن مجتبی علیه السلام، ده سال یاور ایشان بود و به وی بسیار احترام می گذاشت. بعد از آن، ده سال دوره حکومت معاویه را تحمل کرد و سپس در آغاز حکومت نامشروع یزید، بیعت با او را نپذیرفت و به قیام برخاست و همراه با یاران باوفایش، در 57 سالگی به شهادت رسید.

انسان کامل

روح حماسی، یکی از بارزترین ویژگی های انسان کامل است که به تناسب شرایط زمانی و مکانی در شخصیت امام حسین علیه السلام نمایان شده بود. آن حضرت پیش از قیام عاشورا، در کنار پدر بزرگوارش امیرمؤمنان به جنگ با پیمان شکنان و زیاده خواهان پرداخت. از ایشان خطبه‌ای در جنگ صفین نقل شده است که ضمن آن، مردم را به حماسه و دلیری ترغیب می کند.

امام حسین علیه السلام، در همان مراحل مقدماتی جنگ صفین که شامیان مسیر آب را بسته بودند، در باز پس گرفتن آب از دست آنان نقش اساسی داشت؛ به طوری که امام علی علیه السلام پس از آن پیروزی فرمود: «هذا اوّلُ فَتحٍ بِبَرَکَةِ الحسین علیه السلام ؛ این نخستین پیروزی است که به برکت حسین علیه السلام به دست آمد».

احترام امام حسن علیه السلام
امام حسن مجتبی علیه السلام برای برادرش امام حسین علیه السلام به گونه‌ای احترام می‌گذاشت که گویا ایشان از وی بزرگ تر است. ابن عباس از یاران امیرمؤمنان علیه السلام می گوید: «امام حسن علیه السلام در مجالس، با ما عادی می نشست، ولی هرگاه حسین علیه السلام وارد می شد، به احترام او خود را جمع می کرد و تغییر حالت می داد. این موضوع برای من نامفهوم بود و علت آن را از حسن بن علی علیه السلام پرسیدم، فرمود: «من هیبت او را مانند هیبت پدرم می دانم.»

ابن عباس می افزاید: «حسین علیه السلام از کودکی و جوانی، شخصیتی زاهد و شگفت بود. همراه با پدرش علی علیه السلام غذا می خورد و به غذایی همانند غذای ایشان قناعت می کرد و در گرفتاری ها و مشکلات در کنار پدرش بود. خداوند این پدر و پسر را پیشوای امت قرار داده بود. سپس میان آنان فاصله انداخت تا مردم از سنت و اخلاق نیکوی هر دو در دو عصر و زمان مختلف و گسترده بهره مند شوند و اگر خدای تعالی هر دو را در یک برهه جمع می کرد برای بهره گیری دیگران مجالی باقی نمی ماند».

روزه عرفه

یکی از یاران امام حسن مجتبی علیه السلام می گوید: روز عرفه نزد حسین علیه السلام رفتم و جمعی در حضورش بودند. دیدم همه روزه هستند و قرآن در دست دارند و آن را می خوانند و منتظر فرا رسیدن وقت افطارند. از محضر آن حضرت چند مسئله پرسیدم و پاسخ دادند. از پیشگاه نورانی ایشان بیرون آمدم و به خانه امام حسن علیه السلام رفتم. دیدم مردم دسته دسته وارد می شوند و از غذاهایی که آماده هست استفاده می کنند و با خود می برند.

من در شگفت بودم که امام مجتبی علیه السلام فرمود: چرا نمی خوری؟ عرض کردم: آقای من! روزه هستم و امروز شما دو برادر را گوناگون یافتم. برادرت حسین علیه السلام را دیدم که روزه بود و منتظر افطار و شما، سفره انفاق بر مردم گسترده اید؟

امام حسن علیه السلام مرا در آغوش گرفت و فرمود: آیا نمی دانی که خدای متعالی ما را برای رهبری امت پیغمبر قرار داده است؟ اگر دو برادر به یک روش اتفاق کنیم، برای شما مجالی باقی نمی ماند. برادرم در این روز شریف روزه گرفته و به عبادت مشغول است، به جهت روزه داران شما، و من غذا می خورم، برای همراهی با دیگران.

حفظ یادگار پدر
عزت نفس، از ویژگی های بارز امام حسین علیه السلام در طول زندگانی بود؛ به گونه ای که ایشان حتی به هنگام ضرورت، یادگار پدر بزرگوارش امیرمؤمنان را به معاویه نفروخت. امام علی علیه السلام چشمه ابی نِیزَر را احداث کرد و منافع آن را برای تهی دستان و در راه ماندگان صدقه داد و در کاغذی نوشت: «این چشمه ها نه فروختنی هستند و نه بخشیدنی... مگر اینکه حسن علیه السلام و حسین علیه السلام به آنها نیاز پیدا کنند که در این صورت در اختیار آنان است و جز این دو برای کس دیگری نیست».

اتفاقا روزی امام حسین علیه السلام برای کمک به نیازمندان بنی هاشم، از یاران خود قرض کرد و سپس برای ادای قرض به مشکل افتاد. معاویه مبلغ دویست هزار دینار برای حضرت فرستاد تا چشمه ابی نیزر را به او بفروشد، ولی ایشان از فروختن آن امتناع ورزید و فرمود: «آن را پدرم صدقه داده است تا بدان وسیله خداوند متعالی او را از گرمای آتش دوزخ مصون دارد و من آن را به هیچ قیمتی نمی فروشم».

پیوند توحید و امامت

روزی امام حسین علیه السلام فرمود: «ای مردم! خداوند بندگان را نیافرید، مگر برای اینکه او را بشناسند و هنگامی که او را شناختند، بپرستند و آن زمان که او را پرستیدند، از پرستش دیگران بی نیاز گردند.»

یکی از حاضران پرسید: مقصود از معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: «یعنی مردم هر عصر باید امامشان را بشناسند؛ امامی که اطاعتش بر آنان واجب است.»

در این سخنان کوتاه، گنجینه ای از معارف والای الهی نهفته شده است. حضرت در آغاز سخن، تأکید می کند فلسفه آفرینش انسان، چیزی جز شناخت خدای متعالی نیست؛ زیرا در پرتو این معرفت است که انسان می تواند از یوغ بردگی رها شود و به آزادی واقعی که همان بندگی خداست برسد و نیازهای مادی و معنوی خود را تأمین کند.

ایشان در پایان با صراحت تمام می فرماید: خداشناسی، امام شناسی است؛ بدین معنا که مردم هر دوره، با رهبری که می باید از او فرمان بری کنند، آشنا شوند تا به خداشناسی حقیقی برسند. در نگاه امام حسین علیه السلام ، توحید و امامت، پیوند ناگسستی دارند و خداشناسی واقعی بدون امام شناسی دقیق ممکن نیست.

هم‌نشینی با خردمندان
هم‌نشینی با خردمندان و آگاهان جامعه، زمینه رشد و تعالی انسان را فراهم می سازد. امام حسین علیه السلام در روایتی آن را از نشانه های قبولی اعمال برمی شمارد و می فرماید: «از نشانه های قبولی اعمال، هم‌نشینی با خردمندان، از نشانه های اسباب نادانی، کشمکش با نابخردان و از نشانه های دانا، پذیرش نقد بر گفتار خود و آگاهی از آرای گوناگون است».

شریف‌ترین مردم
حسابرسی از خویشتن، زمینه رشد معنوی انسان را فراهم می سازد و او را زودتر به سر منزل مقصود می رساند. شخصی از امام حسین علیه السلام پرسید: شریف ترین مردم کیست؟ فرمود: «آن کس که پیش از اندرز دیگران، خود پند گیرد و پیش از بیدار باش دیگران، خود بیدار شود». عرض کرد: شهادت می دهم چنین کسی سعادتمند است.سرور آزادگان و نماد مظلومیت تشیع چگونه زیست؟

سراسر نیاز

روزی از امام حسین علیه السلام پرسیدند: چگونه صبح کردی؟ فرمود: «صبح کردم، در حالی که پروردگارم، بالای سرم، آتش، پیش رویم، مرگ، جوینده‌ام و حساب الهی، فراگیرم است. در چنین روزی، من در گرو کردار خویشم؛ نه آنچه دوست دارم، پیدا می کنم و نه آنچه نمی پسندم، از خود می رانم. همه کارها در اختیار دیگری است؛ اگر بخواهد عذابم می کند و اگر بخواهد از من می گذرد. بنابراین، کدام فقیری از من نیازمندتر است».

زشت‌ترین چیز
شخصی از امام حسین علیه السلام پرسید: فاصله میان ایمان و یقین چقدر است؟ فرمود: چهار انگشت. گفت: چگونه؟ فرمود: ایمان، آن است که آن را می شنویم و یقین آن است که آن را می بینیم و فاصله میان گوش و چشم، چهار انگشت است. آن مرد پرسید: فاصله میان آسمان و زمین چقدر است؟

امام فرمود: یک دعای مستجاب. آن مرد برای سومین بار پرسید: فاصله میان مشرق و مغرب چقدر است؟ فرمود: به اندازه سیر یک روز آفتاب. آن مرد بار دیگر پرسید: عزّت آدمی در چیست؟ حضرت فرمود: بی نیازی از مردم. مرد سؤال آخرش را چنین پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟ امام با مهربانی فرمود: هرزگی و بی عاری در پیران، درنده خویی در قدرتمندان، دروغ گویی در شریفان، تنگ نظری در ثروتمندان و حرص در عالمان است.

رضایت از خواست الهی
لازمه آرامش روحی و فکری آدمی، راضی بودن به خواست الهی است که در پی آن، دغدغه های بی اساس او از میان می رود. به امام حسین علیه السلام گفته شد: ابوذر می گوید: برای من فقر محبوب تر از بی نیازی و بیماری محبوب تر از سلامت است تا در غوغای فشار این نیازها، بتوانم خالصانه به درگاه آن بی نیاز یگانه رو کنم.

حضرت فرمود: «خدای متعالی ابوذر را رحمت کند، ولی من می گویم هر کس به انتخاب نیکوی خداوند تکیه و توکل نماید، جز آنچه را خدا برایش پیش آورده، آرزو نمی کند».

خیر دنیا و آخرت
نقل شده است شخصی به امام حسین علیه السلام نامه نوشت که: سرورم! مرا از خیر دنیا و آخرت آگاه فرما. حضرت در پاسخ او نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان. هر کس خشنودی خدا را گرچه با خشم مردم همراه باشد بطلبد، خدا او را از کارهایی که در دست مردم است، کفایت می کند و هر کس خشنودی مردم را هر چند با خشم خدا همراه باشد بجوید، خدا او را به مردم وامی گذارد».

سرچشمه رحمت

گرایش به خداوند و پرستش عاشقانه او، سبب معنویت و سازندگی روحی و اخلاقی می شود. سپس جان انسان سرچشمه فیضان رحمت الهی می گردد. به فرمایش امام حسین علیه السلام خداوند، بالاتر از آنچه می خواهد به او عطا می کند. ایشان می فرماید: «هر کس خدا را آن گونه که حق پرستش اوست بپرستد، خدا از فیض خود، بالاتر از آرزوها و کفایتش به او ارزانی می دارد».

آثار اعمال
امام حسین علیه السلام درباره آثار خوب یا بد برخی اعمال چنین می فرماید: «راستی، عزّت و دروغ، ناتوانی است. اسرار دیگران امانت و همسایگی، خویشاوندی است. یاری رسانی، صمیمیت و کار، تجربه آموزی است. اخلاق نیک، عبادت و سکوت، زینت است. تنگ نظری و آزمندی، فقر، بخشندگی، دارایی و مهربانی، خردمندی است».

خطبه ای رسا
امام حسین علیه السلام در خطبه ای رسا و گویا خطاب به مردم می فرماید: «ای مردم! در اخلاق شایسته و والا با هم رقابت کنید و در سودهای معنوی و بهشتی از هم پیشی گیرید.... هر اندازه آدمی به کسی نیکی کرده باشد که او به سپاس آن اقدام نکند، خدا با پاداش خود به سود او خواهد بود؛ زیرا عطای او، باشکوه تر و پاداش او، با عظمت تر است. بدانید روی آوردن نیازهای مردم به شما، از نعمت های خدا بر شماست. پس، در برابر نعمت های الهی دل تنگی و بی حوصلگی نشان ندهید که به غضب او تبدیل می شود. بدانید هر کار نیکی، سپاسی را بهره می دهد و پاداشی را از پی می آورد. اگر می توانستید کار نیک را مجسم کنید، آن را در چهره انسانی نیکو می دیدید که ناظران را مسرّت می بخشد و اگر بد کرداری را مجسم می دیدید، آن را زشت و مسخ شده می نگریستید که دل ها از آن می رمد و چشم ها از نفرت دیدن آن فرو می افتد».

خوف الهی
انسان ها باید در کنار امید به رحمت پروردگار، از او بترسند و از درگاه باعظمتش درباره رفتار خویش گذشت بخواهند. به امام حسین علیه السلام گفته شد: چرا این قدر از پروردگارت می ترسی؟ فرمود: «در روز قیامت، جز آن کس که در دنیا خوف خدا داشته است، ایمن نیست».

هدایت مردم
امام حسین علیه السلام همواره در زمینه های گوناگون مردم را راهنمایی می کرد تا آنان راه را از بیراهه باز شناسند و در زندگی خویش دچار مشکل نشوند. در سخنی از آن حضرت چنین آمده است: «آنچه را طاقت نداری، به عهده نگیر و به آنچه نخواهی رسید، نپرداز. به آنچه نمی توانی، وعده نده. جز به اندازه ای که سود می بری، هزینه نکن. جز به اندازه کارکرد خویش، پاداش نخواه. جز به فرمان برداری از خدای سبحان که به دست آورده ای، شادمان نشو و جز آنچه خود را برای آن شایسته می بینی، دریافت نکن».

ارزش میهمان
میهمان، ارزش و اهمیت بسیاری در اسلام دارد و درباره اصول و روش های میهمانی دادن، سفارش های بسیاری شده است. روایت است که امام حسین علیه السلام شخصی را دید که به میهمانی دعوت شد و در پاسخ دعوت کننده گفت: «نمی آیم.»

حضرت به او فرمود: «برخیز و دعوت او را بپذیر؛ زیرا در دعوت به میهمانی، عذرخواهی وجود ندارد. اگر روزه نداری، بخور و اگر روزه داری، در حق میزبانت دعا کن».

آتش، سرانجام هواهای نفسانی
پیروی از هواهای نفس، انسان را اسیر می کند و وجود او را در گرداب چرکین گناهان رها می سازد. بدین ترتیب، فرد از اهداف عالی انسانی باز می ماند و سرانجامی جز نگون بختی ندارد. از این رو، شایسته است همواره نفس خود را از بند هواهای نفسانی رهانیده و از وسوسه های آن به خدا پناه برد. امام حسین علیه السلام در این باره می فرماید: «از هواهای نفسانی بپرهیزید؛ زیرا مجموعه آنها، گمراهی و سرانجام آنها آتش است».

پرهیز از غیبت
انجام گناهان کبیره ای چون غیبت و تهمت، قلب و جان انسان را سیاه و تیره می کند و از پاکی و شفافیت آن می کاهد؛ به طوری که فرد مبتلا شده به این گونه گناهان، به آسانی آبروی دیگران را می ریزد و سبب ایجاد رنجش خاطر میان افراد می شود. نقل شده است که شخصی نزد امام حسین علیه السلام از کسی غیبت کرد، ایشان به او فرمود: «غیبت نکن؛ زیرا غیبت، نان خورش سگ های دوزخ است».

ناپایداری دنیا
زندگی دنیوی، پایدار نیست و با مرگ پایان می پذیرد. پس از آن، انسان ها به سرای باقی منتقل می شوند و در آنجا زندگی جاویدی می یابند. امام حسین علیه السلام در اشعار زیبایی، ناپایداری دنیا را چنین توصیف می فرماید: «فرخنده است خداوند بلند مرتبه و بزرگوار که در شکوه و جاودانگی یگانه است. مرگ را میان همه آفریدگان برابر قرار داد و همه آنان در گرو فنایند و دنیای ما ـ اگر چه به آن علاقه مند باشیم و کامیابی مان در آن به درازا کشد ـ رو به نیستی دارد. هان که دل بستگی، از روی فریفتگی به سرای فنا، سر از فنا به در آرد و مقیم در آن، شتابان از آن کوچ خواهد کرد، گر چه بر اقامت حریص باشد».

دوستی برای خدا
دوستی برای خداوند، بهترین نوع دوستی است. امام حسین علیه السلام می فرماید: «اگر کسی را به برادری یا دوستی برگزیدی، دوستی و برادری را در راه خدای رحمان قرار ده. هیچ چیز را با تقوای خداوندی برابر مشمار و گمراهی و سهل انگاری را از خویش دور گردان. چگونه در دنیا شادمانی می یابی، در صورتی که ایام زندگانی دنیا رو به پایان، و شادمانیِ آن با درد و رنج آمیخته است. حقّا فرزند آدم کور است که گذر آن را نمی بیند؛ چنان کوری ای که به کریِ درون انجامیده است».

فریاد کوچ
پیروی از هواهای نفس، آدمی را در ورطه تباهی گرفتار می سازد. همواره باید کوشید تا خود را از گزند گناهان و هوای نفس دور نگه داشت. امام حسین علیه السلام در اشعاری وزین، درباره آثار و نتایج گناهان هشدار می دهد و می فرماید: «عزیزم! درنگ تو در ورطه تباهی به درازا کشید و بد توشه ای است این توشه که برای قیامت فراهم آورده ای. دلت شیفته هواها شد و آن را باز نداشتی و به سوی پیروی از هواهای دل رو کردی. گناهان به هرجا خواست تو را برد و تو را کسی یافت که زود تسلیم گناه می شوی. حقّا که فریاد کوچت می زنند، بشنو و خود را به کری مزن. سپیدی موی سرت، از هر هشدار دهی، بی نیازت می کند که سفیدی آن بر سیاهی اش چیره شده است».

پرهیز از دنیاطلبی
دنیاطلبی و دل بستگی به آن، زمینه آلوده شدن آدمی را به گناهان فراهم می سازد و او را از رسیدن به کمال معنوی باز می دارد. اشعار امام حسین علیه السلام در این باره بسیار گویا و زیباست. ایشان می فرماید: «دنیای تو که زینت ها و جلوه هایش تو را فریفته، به سوی فروپاشی می رود. خود را با تلاش، از مهلکه های آن دور نگهدار که اهل گذر از دنیا، به آن گوش نخواهند سپرد. تحقیقا شیرینی دنیا با تلخی زهر آن، به هم آمیخته است. پس هیچ دژی همچون پرهیز از دنیا نیست. در شگفتم از کسی که به نعمت های دنیا فریفته شده است و به روزهای لذت بخش آن فریب می خورد و اقامت در سرزمین خشک را، بر آبادی سرسبز و باران خیز ترجیح می دهد».

رضایت الهی
به دست آوردن خشنودی خدا، از بهترین اعمال انسان است. امام حسین علیه السلام ضمن اشعاری می فرماید: «ریشه دوراندیشی آن است که پروردگارت در همه حال از تو خشنود باشد و اینکه به جای پریشان گویی، راه راست را انتخاب کنی؛ زیرا از بهترین جای گزین هاست. رفتار و گفتار گمراه کننده را از خود دور کن. در دل شب های تار، معنویت بجوی و خواب خوش را از دیدگانت دور کن؛ زیرا غافلان سهل انگار، همانند چهارپایان در بیشه هایند».

آرامش، گمشده گناهکاران
گناه، روح آدمی را آزرده می کند. چنین انسانی همواره پریشان خاطر است و آرامش، گمشده او در دنیاست. امام حسین علیه السلام می فرماید: «درستکار، آسوده؛ بی گناه، بی باک؛ خیانت کار، ترسان؛ و بدکار، هراسان است. هرگاه آشفتگی بر عاقلی روی آورد، اندوه خود را با دوراندیشی می زداید و برای چاره جویی، در خانه عقل را می کوبد».

نشانه های عاقل
امام حسین علیه السلام در فرمایش ارزشمند، نشانه های عاقل را چنین بر می شمارد: «انسان عاقل، با کسی که می ترسد او را دروغگو پندارد، هم سخن نمی شود؛ از کسی که می ترسد او را رد کند، چیزی نمی خواهد؛ به کسی که می ترسد او را بفریبد، تکیه نمی کند؛ و به کسی که به امید او اطمینانی نیست، امید نمی بندد».

سرور عرفانی
میرزا جواد ملکی تبریزی، استاد اخلاق امام خمینی (ره) درباره شرافت روز ولادت امام حسین علیه السلام می نویسد: «این روز به سبب تولد امام حسین علیه السلام، روز بزرگی است و سالک باید به مقدار توانایی، با روزه، زیارت، دعاهای این روز و دیگر طاعت ها، شکر این روز را به جا آورد. در چنین روزی، فُطْرُسِ مَلَک سلامت بال های خود را به دست آورد. سالک نیز می تواند این روز را پناه خود قرار دهد و با آن نجات یابد و دو بال روح و عقل خود را به دست آورد، تا بتواند با اهل معنا در آسمان های قُرب و رضوان پرواز کند».
مدیر سایت امتیاز به خبر :