شنبه 03 آذر 1403
EN

خبرگزاری حج و زیارت آذربایجان شرقی

مشاهده خبر

چگونه بنیانگذار دانشگاه تشیع باعث پیشتازی شیعه شد؟

  • 11 اردیبهشت 1393
  • 11:59
  • عمومی
  • 0 دیدگاه
  • Article Rating
چگونه بنیانگذار دانشگاه تشیع باعث پیشتازی شیعه شد؟

   «از شیعیان، کسی دوست خدا و رسول است که وقتی سخن می‌‏گوید، راست بگوید، هرگاه وعده می‏‌دهد، وفا کند، آنگاه که امانتی بپذیرد (و امین شمرده شود) ادا کند، هرگاه که حق واجب را از او بخواهند، بپردازد، وقتی به حق فرمان می‌‏دهد، خودش هم عمل کند، شیعیان ما آنانند که علمشان بیش از شنوایی‏شان نمی‏شود، شیعیان ما آنانند که عیب جویان ما را نمی‏‌ستایند، با دشمنان ما پیوند برقرار نمی‌‏کنند و با خائنان به ما، نشست و برخاست نمی‏کنند. 

شیعه ما، کسی است که وقتی مؤمنی را دیدار کند، احترام و اکرام می‏کند، اگر با نادان ملاقات کند، او را ترک می‏‌کند، شیعیان ما آنانند که تملق و طمع سگان و کلاغان را ندارند و جز از «برادران» خود، از کسی چیزی درخواست نمی‏‌کنند، هرچند از گرسنگی بمیرند. شیعیان ما آنانند که عقیده و ایده ما را داشته باشند و در راه ما حتی از دوستانشان قطع علاقه کنند و به خاطر محبت ما، دوران را نزدیک سازند و نزدیکان را دور کنند.» (1)


این بخشی از خصوصیات شیعه است که امام محمدباقر (ع) در دوران حیات مبارکشان در جمع یاران بیان کردند. امام پنجم شیعیان در دوران خلفای ظالم اموی دوشنبه یا سه شنبه و یا جمعه اول رجب سال 57 هجری دیده به جهان گشودند، مادر امام باقر(ع) «فاطمه» دختر امام حسن مجتبی (ع) است، از اینرو امام باقر (ع) نخستین علوی و فاطمی به شمار رفته است. 

امام باقر(ع) را بدین سبب باقر گفتند که ریشه علوم را شناخت، فرع های آن را استخراج و استنباط کرد، زوایای پنهان علوم راآشکار ساخت، دل زمین دانشها را شکافت و گنج های معارف و حقائق را بیرون آورد و گسترش داد. ایشان رشته های علوم قرآن، الهیات، توحید و تفسیر، کلام، سیره، فنون و آداب، فقه و احکام و حدیث را توسعه بخشید از این رو «محمد بن مسلم» گوید: از او سی هزار حدیث استماع کردم، و «جابر جعفی» گفته است: از امام باقر(ع) هفتادهزار. در حدیث دیگر پنجاه هزار حدیث شنیدم که آنها را بر هیچ کس حدیث نکردم.

البته این نامگذاری از طرف پیامبر اكرم(ص) به روایت جابربن عبدالله انصاری صورت گرفته است كه ایشان در مورد امام باقر(ع) فرمود: «یَبْقَرُ العلمَ بقراً» یعنی علم را به تمام و كمال می شكافد. 

پس از رسول خدا، ظاهرا قرآن، به عنوان منبع اصلى شناخت مسايل عقيدتى و عبادى و سياسى، در جامعه اسلامى باقى ماند، اما از آن جا كه اين منبع ژرف نياز به مفسرانى آشنا با پيام وحى داشت و دستهاى سياست، اين مفسران واقعى (اهل بيت عليهم السلام) را در جامعه منزوى ساخته بود. با گذشت زمان، نيازهاى اعتقادى و پرسشهاى عبادى و مسايل مستحدث يكى پس از ديگرى رخ نمود و كسانى كه در جامعه به عنوان عالم و محدث شناخته مى‏شدند، ناگزير بايد جوابى را براى هر پرسش و مسأله تدارك مى‌‏ديدند!

عدم احاطه كامل آنان بر مجموعه معارف قرآنى از يك سو، و عدم آشنايى آنان با فرهنگ ويژه وحى از سوى ديگر، سبب گرديد تا با قياس و توجيه گرى و استحسان و تكيه بر آراى شخصى و گاه احاديث بى‏ريشه و اقوال بى‌‏اساس، عقيده‌‏اى را ابراز كرده و يا فتوايى دهند. بنابراين، يكى از راه‌هاى اساسى مبارزه با اين مشكل، بازگرداندن مردم به قرآن و هشدار دادن آنان نسبت به آراى ساختگى و غير مستند به وحى بود. امام باقر (ع) در اين راستا مى‌فرمود: «هرگاه من حديث و سخنى براى شما گفتم، ريشه و مستند قرآنى آن را از من جويا شويد.»

امام باقر(ع) در مجموع دانشگاه تشيع و علوم اسلامی را پايه‌ريزی كردند و امام صادق(ع) آن را ادامه دادند. دوران امامت امام باقر(ع) نقطه عطفی برای استفاده دانشمندان راستین اسلامی از محضر معادن علم الهی و چشمه‌های جوشان دانش و بینش وحیانی بود تا در این عرصه به كسب دانش و معرفت بپردازند. 

تزلزل در حكومت اموی و آغاز شکل گیری بنی عباس در دوران حیات امام باقر(ع) و ناتوانی حاكمان در پیاده كردن سیاست‌های تجربه شده بنی امیه مبنی بر اعمال فشار بر شیعیان، موجب ایجاد زمینه مناسب فرهنگی در این عصر شد. می‌توان گفت بنیانگذار علم اصول که هم اکنون در اختیار ماست، باقرالعلوم است.

شیخ مفید در ارشاد مى‌‏نویسد: آن حضرت با آن ویژگیهاى علمى و بزرگى، به جود در میان خاصه و عامه مشهور بود و با وجود كثرت عیال و وضعیت متوسط مالیش در كرم و بزرگوارى و احسان به همگان معروف بود. 

شریف ابو محمد حسن بن محمد از جدم، از ابو نصر از محمد بن حسین، از اسود بن عامر، از حنان بن على از حسن بن كثیر روایت كرده است كه گفت: از نیازمندى خود و بى‌‏وفایى دوستانم در نزد آن حضرت گلایه كردم، امام (ع) فرمود: «چه بد برادرى است كسى كه در هنگام توانگرى تو را در نظر دارد و به هنگام تنگدستى رابطه‌‏اش را با تو قطع مى‏كند. آن‌گاه به غلامش فرمود: كیسه‌‏اى بیاور. در آن كیسه هفتصد درهم بود و فرمود: این را خرج كن و چون تمام شد مرا آگاه كن.»

1- حیاة الامام الباقر(ع) ص 249 (به نقل از عیون اخبار الرضا).

مدیر سایت امتیاز به خبر :