امام باقر از نگاه دانشمندان اهل سنّت
- 21 مهر 1392
- 12:50
- عمومی
- 0 دیدگاه
-
علي رغم اعتراف بزرگان اهل سنت به مقام والاي امامان تشيع كارشناسان شبكههاي وهابي باز هم دست از شبهه پراكنيهاي مغرضانه خويش برنمي دارند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، با اينكه بزرگان اهل سنت به مقام شامخ امامان شيعه احترام گذاشته و در منابع حديثي اهل سنت روايات زيادي نسبت به مقام والاي امامان به رشته تحرير در آمده اما كارشناسان شبكههاي وهابي باز هم دست از شبهه افكنيهاي مغرضانه خويش برنمي دارند.
ابن حجر هَيْثَمي از بزرگان اهل سنّت درباره امام باقر (ع) مينويسد:
ابو جعفر محمّدٌ الباقر سُمِّي بذالك مِنْ بَقَرَ الاَرضَ اي شَقَّها وَ آثارَ مُخْبَئاتِها وَ مَكامِنها فلذالك هُوَ اَظْهَرَ مِنْ مُخْبَئاتِ كُنُوزِ المعارِف و حقائق الاحكام ما لايخفي الاّ علي مُنْطَمِسِ الْبَصيرة اَو فاسِدِ الطّويّة وَ مِنْ ثمّ قيل فيه هو باقِرُ العلم وَ جامعه و شاهِرُ علمِه وَ رافِعُهُ؛ لقب باقر براي ابو جعفر محمّد باقر، برگرفته از شكافتن زمين و بيرون آوردن گنجهاي پنهان آن است، بدين جهت كه او از گنجهاي پنهان معارف و حقايق احكام، آن قدر آشكار ساخت كه جز بر افراد بي بصيرت و دلهاي ناپاك پوشيده نيست و از اين جاست كه وي را شكافنده و جامع دانش و نشر دهنده و بر افرازندهٔ علم خويش ناميده اند.
وي سپس به شخصيّت امام در بعد عرفان اشاره ميكند و ميگويد:
و لَهُ من الرّسوخ في مقامات العارفين ما يكلُّ عنه اَلْسِنَةُ الواصفين و له كلماتٌ كثيرةٌ في السلوك و المعارف لا تَحتَمِلُها هذه الْعِجالة؛ و براي او از استواري و ثبات در مراحل سلوك عرفاني منزلتي است كه وصف كنندگان از بيان آن عاجزند و در زمينهٔ اين سلوك و معارف، داراي كلمات فراواني است كه فرصت، مجال طرح آن را نميدهد. » «الصواعق المحرقه، ص ۲۰۱»
عبدالله عطاء مكّي از دانشمندان عصر امام ميگويد: «هيچ گاه دانشمندان را از نظر علمي بدان سان كه نزد امام محمد باقر (ع) بودند كوچك و حقير نيافتم. ديدم حكم ابن عُتَيبَه را با همهٔ زيادي علم و منزلتي كه در نزد مردم داشت، در مقابل آن حضرت همانند كودكي بود كه در مقابل معلّم خويش نشسته باشد. » «حليه الاولياء، ج ۳، ص ۱۸۶ وارشاد مفيد، ص ۲۸۰، به نقل از بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۸۶ و تذكره الخواص، ص ۳۳۷ و البدايه و النهايه «ابن كثير»، ج ۹، ص ۳۱۱، به نقل از سيره پيشوايان، ص ۳۰۸»
«جاحظ» ديگر دانشمند برجستهٔ اهل سنّت، آفاق زيبا و بلنداي كلام حكيمانهٔ امام باقر (ع) را اين گونه ترسيم ميكند: «قد جَمَع محمّد ابن علي ابن الحسين عليهم السلام صلاح حال الدّنيا بِحذافيرها في كلمتين فقال: ، صلاح جميع المعايش وَ التّعاشر مِلاُْ مكيال: ثلثان فِطْنَة و ثُلُثُه تغافلٌ، محمّد ابن عليّ ابن الحسين مصلحت تمامي زندگي دنيا را در دو كلمه جمع نموده و فرموده است: صلاح همهٔ زندگيها و روابط و معاشرت «با ديگران» در پر نمودن پيمانه اي است كه دو سوّم آن هوش و فراست و زيركي و يك سوّم آن تغافل و خود را به غفلت زدن در بعضي از امور است». «البيان و التبيين، ج ۱، ص۸۴، نقل از بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۸۹»
قتاده فقيه بصره به امام باقر (ع) گفت: «بخدا سوگند من در نزد فقيهان و ابن عبّاس نشسته ام امّا اضطرابي كه در نزد شما دارم، در نزد هيچ يك از آنان نداشته ام.
فقال له ابو جعفر (ع) اَتَدْري اين اَنت، انت بين يدي بيوتٍ اذن اللّه ان ترفع و يذكر فيها اسمه…
فرمود: آيا ميداني كه در كدامين مكان قرار گرفته اي؟ تو اكنون در مقابل خانه هايي هستي كه خداوند به رفعت و بلندي مرتبه آن رخصت داده است و نام خدا در آن برده ميشود و صبح و شام خداي را در آن خانهها تسبيح ميكنند و آنان مرداني هستند كه تجارت و خريد و فروش، آنان را از ياد خدا و اقامهٔ نماز و پرداخت زكات باز نميدارد.
تو در اين گونه مكاني و ما داراي اين خانه ها. » «بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۳۵۷»
نظير همين سؤال را عكرمة ديگر دانشمند اهل سنّت از امام (ع) نمود و پاسخي نظير پاسخ قتاده دريافت داشت. «بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۵۸»
فخر رازي از علماي اهل سنّت در تفسير خود در بيان نظرهاي مختلف راجع به معناي كوثر مينويسد:
سومين نظر در معناي كوثر اين است كه منظور از آن، فرزندان پيامبر اسلام (ص) است و اين به آن جهت است كه اين سوره در ردّ كساني نازل شده است كه از آن حضرت به خاطر نداشتن فرزند عيبجويي ميكردند كه در اين صورت معناي آن اين است كه خداوند تو را فرزندان و نسلي عطا ميكند كه در طول تاريخ برقرار خواهند ماند. سپس ميگويد: ببين كه چقدر انسانها از اهل بيت (ص) به شهادت رسيده اند اما جهان همچنان شاهد رونق فزايندهٔ آنان است. آن گاه بنگر كه چه تعداد از بزرگان انديشمند مانند امام باقر، امام صادق، امام كاظم، امام رضا عليهم السلام و محمّد نفس زكيّه در ميان آنها جلوه گر شده است. » «تفسير فخر رازي، ج ۳۲، ص ۱۲۴»