جمعه 02 آذر 1403
EN

خبرگزاری حج و زیارت آذربایجان شرقی

مشاهده خبر

ارزش معنوي «حج » را در بازار به حراج نگذاريم

ارزش معنوي «حج » را در بازار به حراج نگذاريم
باارزش ترين سفرهاي طول زندگي هر آدمي يعني سفر حج تمتع است اما شاهديم كه وقتي كه بعد از چندين سال انتظار به دست آمده است در بازارهاي عربستان براي خريد سوغاتيحراج مي‌شود.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از خبرگزاري تسنيم: يادمان نمي‌رود كه وقتي كمي كوچك‌تر بوديم و مي‌شنيديم فردي از سفر آمده است، نگاه‌مان به كيف و ساك زائر بود كه ببينيم آيا براي ماسوغاتي آورده است يا خير؛ جالب اينكه دعا مي‌كرديم ساك زائر بزرگ‌تر باشد چون نشان‌دهنده اين بود كه سوغاتي زيادي آورده است؛ حتي بازكردن ساك زائر را با اصرار جزء اولين‌ برنامه‌ها بعد از زيارت قبولي قرار مي‌داديم و زائر هم كه نمي‌خواست دل ما را بشكند به سرعت ساك بزرگ خود را وسط قرار مي‌داد و يكي‌يكي اسم مهمانان را مي‌آورد و قند در دل بقيه آب مي‌شد؛ واقعاً لذت زيادي دارد.

سفر باشكوه و معنوي حج تمتع يا به قول معروف بين ما، حج واجب، يكي از سفرهايي است كه ممكن است در طول عمر هر فردي فقط يك بار تكرار شود كه البته براي آن يك بار هم اجرهاي زيادي را برشمرده‌اند، از جمله اينكه در روايات آمده است:‌ هركس قصد حج كند، هرگامي كه براي سفر برمي‌دارد ، گناهي از او كاسته و درجه‌اي به او اضافه مي‌شودو بعد از طواف همۀ گناهانش بخشيده مي‌شود؛ همچنين آمده است كه سه روز اول سفر حج، سبب محو گناه است و باقي ايّام سفر، انسان در حال دريافت درجه است.

ارزش معنوي و اخروي و حتي دنيايي اين سفر آنچنان بالاست كه در روايات مي‌خوانيم؛ پاداش خرج‌كردن يك درهم در حج ، برابر خرج‌كردن دو ميليون درهم در غيرحج و در راه خداست، لذا اگر بخواهيم تجارت‌گونه هم به اين سفر نگاه كنيم مي‌بينيم كه ارزش اين سفر عظيم در نزد خدا بسيار بالاست به طوري كه رسول خدا صلي‌الله عليه و آله و سلم فرمودند: 2 «هر كس حج به جا آورد و در آن مرتكب شهوت نفس، سخن بد و فحش نشد، از گناهان پاك مي‌شود مانند روزي كه از مادر تولد شده است».

سوغات‌آوردن يكي از سنت‌هاي زيبايي است كه ما ايراني‌ها خيلي به آن پايبنديم و در اين بين هم مسافر و هم سوغات‌گيرنده لذت مي‌برند و البته در دين ما هم به اين امر سفارش شده است به طوري كه در تفسير عياشي از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «وقتي يكي از شما به سفر مي‌رود بايد به مقدار توانش سوغات براى خانواده‏‌اش بياورد، اگر چه يك سنگ باشد.»
با همه اين توصيفات دل‌انگيز، در سفرها به خصوص سفر معنوي حج كه به قول بسياري از بزرگان فرصت براي زائر مثل برق و باد مي‌گذرد شاهديم كه سوغاتي‌آوردن به يكي از دغدغه‌هاي زائران تبديل شده است و حتي برخي هم به همين دليل كه توان آورددن سوغاتي را ندارند و نمي‌خواهند شرمنده فاميل شوند قيد اين سفر باارزش را زده‌اند.

از طرف ديگر شاهديم افرادي هم كه به حج مي‌روند يك‌سوم و در برخي موارد نيمي از وقت سفر حج خود را براي گشت‌وگذار در بازاهاي عربستان مي‌‌گذارند تا براي ليستي كه از قبل تهيه كرده‌اند و در آن اسامي فاميل‌ را تك‌به تك نوشته‌اند و البته شايد باورتان نشود، در آن ليست اندازه كمر و قد براي خريد شلوار و اندازه لباس‌هاي آنها را هم پرسيده‌اند، بتوانند سوغاتي بخرند و به قول خودشان از خجالت فاميل در بيايند.

به همين خاطر بود كه مقام معظم رهبري هم در اين موضوع وارد شدند و اينگونه فرمودند كه «من با سوغاتى‌خريدن مخالف نيستم، اما با اين بازارگردى‌ها چرا؛ خيلى بد است. يك عده‌اى عطش بازارگردى دارند؛ اين كار، ملت شما را، مردم شما را سبك مي‌كند؛ حيف است. مي‌روند يك جنس‌هائى را مي‌خرند، غالباً هم جنس‌هاى بى‌كيفيت از كشورهاى دوردستِ سودجو كه با همان كمپانى‌هاى داخل آن كشور ميزبان بندوبست دارند. براى حجاج جنس بدلى و بى‌كيفيت درست مي‌كنند، مى‌آورند توى اين بازارها مي‌ريزند، شما هم مي‌رويد اين ارز خودتان را و عِرض خودتان را مي‌ريزيد براى اينكه اين كالاهاى بى‌كيفيت را خريدارى كنيد. امروز در كشور ما خوشبختانه كالاهاى داخلى با كيفيت خوب، متنوع، زيبا، ساخته‌شده‌ى دست كارگر ايرانى - برادر خودتان - فراوان است. بعضى‌ها قبل از اينكه سفر مكه بروند، سوغاتى‌هاى سفر را در اينجا مي‌خرند - كار خوبى است - نگه مي‌دارند؛ بعد كه برگشتند، همان‌هائى را كه در بازار شهر خودشان تهيه كرده‌اند، به عنوان سوغاتى مي‌دهند. هديه‌ى سفر است ديگر، خوب است. اين كار، خيلى كار خوبى است.»

*حسرت ثانيه‌هاي از دست‌رفته را مي‌خورم
حاجيه‌خانم احمدزاده؛ كه در سن 61 سالگي، سال گذشته اولين بار بود كه به حج واجب مشرف مي‌شد مي‌گويد: براي اولين بار به سفر حج واجب رفتم و قبلاً هم عمره نرفته بودم، خدا را شكر مي كنم كه به من توفيق داد به اين سفر معنوي بروم و الان هم دلم براي اين سفر تنگ شده است.
وي مي‌افزايد: راستش را بخواهيد من سوغاتي زيادي براي خانواده و دوستانم آوردم اما يكي از حسرت‌هايي كه الان مي‌خورم اين است كه چرا من اينقدر وقتي كه بايد براي رازونياز با خداي خودم مي‌گذاشتم را براي خريد سوغاتي گذراندم. اي كاش كه وقتم را براي اين كار كمتر تلف مي‌كردم!.

*با خودم گفتم اگر سوغاتي كم بياورم مي‌گويند خسيس است

حاج علي سالارزاده كه او هم براي اولين بار بود كه در سال گذشته به همراه پسرش به اين سفر معنوي مشرف شده، در اين زمينه مي‌گويد: من جزء كساني بودم كه يكي از دغدغه‌هاي ذهني‌ام از همان ابتدايي كه اسمم براي حج تمتع درآمد، آوردن سوغاتي بود چرا كه بالاخره نمي‌توان دست خالي ازاين سفر بازگشت و بقيه انتظار دارند.
وي كه 58 سال از عمرش مي گذرد مي‌افزايد: اولين سالم بود كه به حج مي‌رفتم واين خيلي در ذهنم بود كه اگر سوغاتي كم بياورم، بقيه مي‌گويند خسيس است، پسرم خيلي به من گفت كه سوغاتي نخرم و يا اگر مي‌خواهم سوغاتي بخرم از همين ايران خودمان بگيرم اما گوش نكردم و الان پشيمانم، شايد شما بگوييد دارم فيلم بازي مي‌كنم اما نه! واقعاً الان مي‌فهمم كه يك ثانيه هم در آنجا يك ثانيه است و قيمت دارد.

*حداقل نصف هزينه حج، هزينه سوغاتي كردم
ياور غلامي‌رضايي كه براي با ارول بود كه سفره حج واجب را تجربه مي‌كرد و قبلاً چند عمره در كارنامه اعمال خود را داشت اينگونه مي گويد: سفر اول براي خيلي‌ها سخت است و خيلي‌ها توقع دارند، مي‌خواستم براي هر خانواده‌اي يك سوغاتي بخرم اما هنگام خريد، در ذهنم چشمان معصوم بچه‌هاي فاميل مي‌آمد و نمي‌توانستم به راحتي آن را كنار بزنم و با خودم گفتم كه يك چيز كوچك هم شده برايشانمي‌گيرم.
وي مي‌افزايد:‌ با همسرم هم مشورت كردم قرار شد او براي خانم‌هاي فاميل خريد كند و من هم براي مردان فاميل، وقتي به خودمان آمديدم ديديم كه نصف هزينه حج، را صرف خريد سوغاتي كرده‌ايم.
غلام‌رضايي 63 ساله اضافه مي‌كند: شما كه غريبه نيستيد اما حدود دو ميليون تومان قرض كردم تا توانستم همه اين سوغاتي‌ها را بخرم، فكر مي‌كنم خدا هم خوشش نمي‌آيد كه اينگونه به سختي بيافتم. تازه بايد به اين هزينه‌ها، هزينه وليمه هم اضافه كنيد.

*ماجراي جالب يك زائر از خريد سوغاتي
حايه‌خانم كلامي نيز در اين زمينه مي‌گويد: خيلي انتظار كشيدم كه نوبت حجم فرا برسد، شايد شما باور نكنيد اما واقعاً چندين سال مثل يك فرد منتظر، روز را شب مي‌كردم تا اينكه بالاخره سال گذشته نوبتم شد، قبل از رفتنم همه فاميل را جمع كردم و از همگي حلاليت طلبيدم و خداحافظي كردم.

وي اضافه مي‌كند: در همين مهماني قبل از سفر همه مهمانانم بالاتفاق گفتند كه ما از شما هيچ انتظاري نداريم، شما نيازي نيست براي ما سوغاتي بياوريد حتي گفتند كه اگر سوغاتي بياوريد از شما ناراحت مي‌شويم، به جاي اينكه وقت خودتان را براي سوغاتي‌خريدن صرف كنيد برويد و سير با خداي خود راز و نياز كنيد. حتي پسرم مرا به روح پدرش قسم داد كه اين كار را نكنم.

كلامي ادامه مي‌دهد: من با آنكه دلم نمي‌آمد به حرف‌شان گوش دادم. راستش را هم بخواهيد خيلي در مكه و مدينه وسوسه شدم اما جلوي خودم را گرفتم، البته هنگام برگشت ناراحت بودم كه دست خالي برمي‌گردم و اين بد است تا اينكه پسرم در فرودگاه يك ساك سوغاتي به ساك‌هاي من اضافه كرد و درِ گوش من گفت كه مادر! اينها را براي تو از ايران خريدم و به كسي هم نگفتم.

وي يادآور مي‌شود: بعدها وقتي با پسرم تنهايي صحبت كردم به من گفت كه هزينه اينها در ايران خيلي كمتر از عربستان شده است و وقتي با هم حساب كرديم ديديم كه حرفش درست بود. الانم خوشحالم وقتم را در بازارها تلف نكردم و از پسرم هم تشكر مي‌كنم.
مدیر سایت امتیاز به خبر :