گزارشي از خانه حضرت فاطمه زهرا (س)؛ رسولالله بدون اجازه وارد اين خانه نميشد
در مدينه منوره، شهر پيامبر، تنها يك خانه بود كه رسول الله (ص) به آن عشق ميورزيد.اين خانه روز و شب محل نزول و عروج فرشتگان الهي بود. پيامبر (ص) آن قدر به اين خانه احترام ميگذاشت كه بدون اجازه وارد آن نميشد، ...
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، اين خانه روز و شب محل نزول و عروج فرشتگان الهي بود. پيامبر (ص) آن قدر به اين خانه احترام ميگذاشت كه بدون اجازه وارد آن نميشد، هر صبح و شام به آنجا ميرفت و پس از كوبيدن در آن، با صداي بلند بر اهلش سلام ميداد.
هنگام خارج شدن از شهر، آخرين نقطه توقفش درمدينه بود وپس از مراجعت، اول به سراغ همان خانه ميرفت. آن خانه، خانه فاطمه (س) بود كه اين نوشتار كوتاه به وصف آن خواهد پرداخت.
** موقعيت جغرافيايي
اين خانه در طرف شرق مسجد النبي (ص)، هم رديف ديگر حجرههاي رسول الله (ص) و در وسط آنها قرار داشت. به گفته نويسنده مدينهشناسي با توجه به ديگر گفتههاي ثبت شده، مسلم است كه خانه فاطمه (س) بين مربع قبر و ستون تهجد بوده است. مردي به عبدالله بن عمر گفت درباره علي بن ابي طالب (ع) برايم سخن بگو و عبدالله گفت: اگر ميخواهي بداني كه مقام و منزلت علي (ع) نزد پيامبر خدا (ص) چه اندازه بود، پس نظر كن به خانهاش نسبت به خانههاي پيامبر (ص).
عبدالله سپس با دست خود به خانه علي و فاطمه (ع) اشاره كرد و گفت: اين خانه اوست كه در وسط خانههاي پيامبر خدا (ص) قرار گرفته است. طول خانه فاطمه (س) از طرف جنوب ۵/۱۴، از طرف شمال ۱۴ متر و از طرف شرق و غرب ۵/۷ متر بوده است.
** اهدايي خدا و رسول (ص)
پيامبر بزرگوار (ص) از همان ابتداي ورود به مدينه در فكر احداث چنين حجرهاي براي حضرت فاطمه (س) بود. بدين جهت زماني كه حجرههايي را در طرف شرق مسجد براي همسران خود احداث كرد، براي فاطمه (س) اين حجره را ساخت.ام سلمه در روايتي كه درباره عروسي حضرت فاطمه (س) است، ميگويد: پيامبر (ص) دختر خود، فاطمه و همچنين علي (ع) را پيش خود خواند و دست علي را در دست راست و دست فاطمه را در دست چپ گرفت و به سينه خود گذارد و ميان دو چشم آن دو را بوسه زد.
ام سلمه ميگويد: آنگاه پيامبر (ص) به علي (ع) فرمود، علي جان! خوب همسري داري و به فاطمه عليها السلام فرموداي فاطمه! تو هم خوب همسري داري. سپس از جاي برخاسته و پيشاپيش آن دو راه افتاد تا اينكه آن دو را به خانهاي كه از پيش براي آنها ساخته بود، وارد كرد.
** راهي به بيرون جز از مسجد نداشت
از ديگر ويژگيهاي اين خانه اين بود كه هيچ گونه راهي به بيرون به غير از راه مسجد نداشت. بدون شك در اين كار عنايتي بود. شايد راز اين عمل براي مسلمانان آشكار نشده است. سيد محمد باقر نجفي مينويسد: همگي مورخان اذعان دارند كه خانه علي (ع) در ديگري جز آنچه كه به سوي مسجد باز ميشد، نداشت.
** خانه رفيع و پر نور
از ديگر ويژگيهاي اين خانه اين است كه همانند ديگر مساجد و خانههاي پيامبران، از نورانيت و جلال و شكوه خاصي برخوردار و از خانههايي بود كه قرآن مجيد درباره آنها فرمود: در خانههايي كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت] آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود.
در روايتي كه در ذيل آيه فوق آمده است، انس از بريده نقل ميكند: هنگامي كه پيامبر (ص) اين آيه را تلاوت ميكرد، مردي از جاي برخاست و گفت مقصود از اين خانهها كدام خانه هاست؟ پيامبر فرمود: خانههاي پيامبران. ابوبكر در حالي كه با دست خود به خانه علي و فاطمه (ع) اشاره ميكرد، گفت: آيا اين خانه از جمله آن خانه هاست كه حضرت فرمود آري. بلكه افضل از همه آنها است.
** محل نماز و عبادت پيامبر (ص)
خانه فاطمه زهرا (س) استراحتگاه موقت پيامبر (ص) هنگام ديدار از يگانه گوهرش بوده، جاي جاي اين خانه قدمگاه، محل نشستن، محل نماز و عبادت و سجدهگاه وجود مقدس نبي اكرم (ص) بود. حضرت علي (ع) فرمود: روزي پيامبر (ص) به ديدار ما آمد، ما نيز حريرهاي (غذايي كه با آرد و شير يا روغن ميپزند) برايش آماده كرديم وام ايمن هم ظرفي از ماست، كره و مقداري خرما به ما هديه كرد. پيامبر (ص) از جاي برخاست، وضو ساخت، به سوي قبله ايستاد و مدتي دعا كرد. آنگاه با چشماني پر از اشك، سر به سجده گذارد.
** زادگاه امام حسن و امام حسين (ع)
ترديدي نيست كه زادگاه امام حسن، امام حسين، زينب كبري وام كلثوم عليهم السلام در اين خانه است اما نسبت به ساير امامان (ع) بعيد به نظر ميرسد كه زادگاهشان در خانه حضرت فاطمه (س) بوده باشد. زيرا در زمان عبدالملك بن مروان كه حسن بن حسن (ع) در آنجا سكونت داشت، او را از خانه حضرت زهرا (س) بيرون كردند و خانه را به بهانه توسعه مسجد پيامبر (ص) ويران كردند.
همچنين بعيد است كه امام زين العابدين (ع) نيز در آنجا ديده به جهان گشوده باشد. زيرا آن حضرت در سال ۳۸ هجري قمري به دنيا آمد و پدرش امام حسين (ع) در آن سال همراه حضرت علي (ع) در كوفه بود. بنابراين به نظر ميرسد كه امام سجاد (ع) در كوفه به دنيا آمده باشد اما چنين سخني را كسي نگفته است.
بنابراين احتمالها كه حضرت امام سجاد (ع) در سال (۳۴، ۳۵ يا ۳۶ هجري قمري) به دنيا آمده باشد، ميتوان گفت حضرت در مدينه به دنيا آمده اما باز هم بعيد است كه در خانه حضرت فاطمه (س) بوده باشد. زيرا امام حسين (ع) در آن وقت در خانه حضرت فاطمه (س) زندگي نميكرد.
** محل رفت و آمد فرشتگان
امام باقر (ع) فرمود: خانه علي و فاطمه (ع) بخشي از حجره پيامبر (ص) است و سقف آن خانه، عرش پروردگار ميباشد. محل فرود وحي و رفت و آمد فرشتگاني است كه هر صبح و شام و هر ساعت و لحظه، با آوردن پيام در حال آمد و شد هستند. آنجا خانهاي است كه هرگز رفت و آمد فرشتگان در آن، پاياني ندارد. گروهي فرود ميآيند و گروه ديگر بالا ميروند. بسياري از آيات الهي به وسيله امين وحي در همين خانه بر پيامبر (ص) نازل گشت. جريان حديث كسا و آمدن جبرئيل نيز در همين خانه بود.
** سلام پيامبر (ص) بر اهل خانه
پس از آنكه آيه «وامر اهلك بالصلاة واصطبر عليها» بر پيامبر (ص) نازل شد، آن حضرت بنا به روايتي ۴۰ روز، شش ماه، هشت ماه و يا ۹ ماه در هر صبح و شام به سوي خانه حضرت فاطمه ميرفت و دستگيره در خانه را ميگرفت و پس از سلام بر اهل آن خانه، به دستور آيه عمل مينمود و ميفرمود «الصلاة يرحمكم الله» و سپس اين آيه را تلاوت ميفرمود «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا»
** بسته شدن در خانهها جز در خانه حضرت فاطمه (س)
ياران رسول خدا آنگاه كه ميبينند در خانه علي و فاطمه (ع) به مسجد باز ميشود، هر يك از خانه خود دري به مسجد باز ميكنند. ديري نگذشت كه فرمان رسول خدا (ص) آمد كه تمام درها بجز در خانه علي (ع) بايد بسته شود و موج اعتراض بالا گرفت اما پيامبر (ص) قاطعانه بر موضوع پافشاري كرد و تمام درها، حتي پنجرهها را، جز در خانه علي (ع) بست.
زيد بن ارقم ميگويد: برخي از ياران از حضرت خواستند كه اجازه دهد، درها همچنان باز بماند. پيامبر (ص) از جاي برخاست و پس از حمد و ثناي الهي فرمود «به من دستور داده شد كه تمام درها، جز در خانه علي را ببندم. حال ميبينم كه برخي از شما سخن گفتهايد اما اين را بدانيد كه سوگند به خدا! اين من نبودم كه در خانهاي را بسته يا باز كرده باشم، بلكه دستوري بود كه من از آن پيروي كردم.
** احترام ويژه امامان
گرچه در زمان معصومين (ع) به ويژه از اواخر زمان امام سجاد (ع) به بعد، خانه حضرت فاطمه (س) را به بهانه توسعه مسجد ويران كردند، اما جايگاه خانه معلوم و مشخص بود و مردم بدون هيچ تقيهاي، نسبت به خانه حضرت فاطمه (س) احترام ويژهاي قائل بودند. امام جواد (ع) هر روز مقارن اذان ظهر، نخست به زيارت رسول الله (ص) ميرفت، سپس به طرف خانه حضرت فاطمه (س) ميرفت و كفشهاي خود را بيرون ميآورد و وارد خانه حضرت فاطمه ميشدت و در آنجا نماز ميگذارد.
** نگاهي ديگر
نگاه ديگري كه به اين خانه ميافكنيم، حيرتمان بيشتر ميشود. چرا كه در اين خانه هرگز از زخارف دنيا و تجمل گرايي چيزي يافت نميشود، خانهاي بسيار ساده، نه فرش قابل ذكري دارد و نه وسائل گران قيمت. نبايد تصور كرد كه حضرت علي (ع) فقير و تهي دست بود. چون آوردهاند كه آن حضرت از دسترنج خود هزار بنده را آزاد كرد. بلكه اين خانواده نميخواستند غير از زندگي زاهدانه راه ديگري را در پيش گيرند، بدين جهت آنچه داشتند يا وقف فقرا و تهيدستان ميكردند يا به ديگران ميدادند و خود در نهايت ساده زيستي زندگي ميكردند.
** وسائل خانه حضرت زهرا (س)
در اين خانه علاوه بر چوبي كه حضرت علي (ع) به دو طرف اطاق جهت آويزان كردن لباس نصب كرده بود، يك پوست گوسفند كه در كف اطاق انداخته، يك بالش كه داخلش را از ليف خرما پر كرده بود، چيز ديگري جز جهيزيه حضرت فاطمه (س) نبود و ريز آن به قرار زير است:
يك قواره پيراهن، يك عدد روسري بزرگ، يك حوله سياه خيبري، يك تخت خواب كه با برگ درخت خرما بافته شده بود، دو عدد تشك كتاني از كتانهاي مصر كه در درون يكي از آنها ليف خرما و ديگري از پشم گوسفند پر شده بود، چهار عدد بالش از پوست ميش مكه، يك تخته پرده پشمي، يك قطعه حصير و يك عدد دستاس.
همچنين در اين خانه يك طشت مسي براي شستن لباس، يك عدد مشك چرمي براي آبكشي، يك باديه بزرگ براي دوشيدن شير، يك ظرف چرمي براي آب، يك آفتابه گلي لعابي شده، يك سبوي گلي سبز، دو عدد كوزه سفالين، يك قطعه پوست چرمي براي فرش و يك چادر از پارچههاي بافت قطر وجود داشت.
** سرنوشت خانه فاطمه (س)
متاسفانه، اين خانه و ساكنانش پس از رحلت پيامبر اسلام (ص) مورد بيمهري امت قرار گرفت و دست خوش حوادث ناگواري شد.
خانهاي كه در و ديوارش بوي رسول الله (ص) از آن به مشام ميرسيد و زمين و محرابش يادآور سجدههاي طولاني يگانه يادگار پيامبر خدا (ص) بود، نه تنها فقط در آن خانه را بستند و بر خلاف سفارش آن حضرت مردم را از فيض بركات آن خانه و اهلش محروم ساختند، بلكه مورد هجوم عدهاي كينه توز و فرصت طلب قرار گرفت و سرانجام در زمان عبد الملك بن مروان، به بهانه توسعه مسجد، ساكنان آن را بيرون كردند و خانه را ويران ساختند.